سلام . این متن یه آهنگ قدیمیه که من خیلی دوسش دارم خیلی هم دنبالش گشتم تا پیداش کردم الان متن گذاشتم دفعه بعد آهنگ میزارم . امیدوارم شما هم خوشتون بیاد .
تن تو ظهر تابستون رو به یادم میاره
رنگ چشمای تو بارون و به یادم میاره
وقتی نیستی زندگی فرقی با زندون نداره
قهر تو تلخی زندون رو به یادم میاره
من نیازم تو رو هر روز دیدنِ
از لبت دوست دارم شنیدنِ
تو بزرگی مثل اون لحظه که بارون میزنه
تو همون خونی که هر لحظه تو رگ های منه
تو مثل خواب گل سرخی لطیفی مثل خواب
من همونم که اگه بی تو باشه جون میکنه
من نیازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت دوست دارم شنیدنه
تو مثل وسوسه ی شکار یک شاپرکی
تو مثل شوق رها کردن یک بادبادکی
تو همیشه مثل یه قصه پر از حادثه ای
تو مثل شادیه خواب کردن یه عروسکی
من نیازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت دوست دارم شنیدنه
تو قشنگی مثل شکلایی که ابرا میسازن
گلای اطلسی از دیدن تو رنگ میبازن
اگه مردای تو قصه بدونن که اینجایی
برای بردن تو با اسب بالدار می تازن
من نیازم تو رو هر روز دیدنه
از لبت دوست دارم شنیدنه
وبلاگت واقعا زیباست
اگه وقت کردی به وبلاگ منم سر بزن
فقط نظر یادت نره