شمال...

سلام ... خوبید ؟!

شمالم جاتون خیلی خالیه دوستان ...

دیشب یعنی شب ۵شنبه یه مراسم داشتیم واسه مادر بزرگم که خیلی سنگین بود پدرم در اومد ولی اون زحمت هایی که واسه بزرگ کردنم کشید ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ برابر سخت تر واسش بود که خدا روحش و شاد کنه  

بعد مراسم دوستان سالن فوتبال گرفتن که خوب بود ساعت ۱۲ تا ۲:۳۰ شب بعدشم با حامد رفتیم بیرون تا ساعت ۵ صبح  واقعا جاتون خالی ...

امروزم موقع افطار که ۵ مین گذشت بودم تو خیابون داشتم میگشتم که بارون گرفت وای خدا چه حالی بهم داد با کاپیتان بلک افطار کردم تا برم خونه یه ۳۰ مین از افطار گذشت ... افطار خوردم الانم اومدم نت که ۲ ساعت دیگه حرکت میکنم تهران در کل خوب بود جا مامان قشنگم خالی