Cornus 2013

وای از اولم اشتباهی بودم ...

Cornus 2013

وای از اولم اشتباهی بودم ...

شعر ...

گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآید

گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید

گفتم ز مهرورزان  رسم  وفا بیاموز

گفتا  ز  ماه رویان این کار کمتر آید...!!!

بیا و کشتی ما در شط شراب انداز

غریو و ولوله در جان شیخ و شاب انداز

مرا به کشتی باده در افکن ای ساقی

که گفته اند نکویی کن و در آب انداز...!!!  

 

 

 

ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار

ببر اندوه دل و مژده ی دلدار بیار

نکته ی روح فزا از دهن دوست بگو

نامه ی خوش خبر از عالم اسرار بیار...!!! 

 

 

 

نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر

هر آنچه ناصح مشفق بگویدت بپذیر

نعیم هر دوجهان پیش عاشقان به دو جو

که این متاع قلیل است و آن عطای حقیر...!!! 

 

 

 

گرچه ما بندگان پادشهیم

پادشاهان ملک صبحگهیم

گنج در آستین و کیسه تهی

جام گیتی نمای و خاک رهیم...!!! 

 

 

 

ما حاصل خود در سر خمخانه نهادیم

محصول دعا در ره جانانه نهادیم

در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش

این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم... 

 

 

 

 

هر آن کاو خاطری مجموع و یاری نازنین دارد

سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد

حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است

کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد...!!! 

 

 

 

 

صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن

دور فلک درنگ ندارد شتاب کن

زان پیشتر که عالم فانی شود خراب

ما را ز جام باده ی گلگون خراب کن... 

 

 

 

 

دلم ربوده ی لولی وشیست شوران انگیز

دروغ وعده و قتال وضع و رنگ آمیز

فدای پیرهن چاک ماهرویان باد

هزار جامه ی تقوا و خرقه ی پرهیز...!!! 

 

 

 

 

کنون که در چمن آمد گل از عدم به وجود

بنفشه در قدم او نهاد سر به سجود

بنوش جام صبوحی به ناله ی دف و چنگ

ببوس غبغب ساقی به نغمه ی نی و عود...!!! 

 

 

 

 

هر که شد محرم دل در حرم یار بماند

وانکه این کار ندانست در انکار بماند

اگر از پرده برون شد دل ما عیب مکن

شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند...!!! 

 

 

 

 

همیشه پیشه ی من عاشقی و رندی بود

دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم

بود که لطف ازل رهنمون شود حافظ

وگرنه تا به ابد شرمسار خود باشم...!!! 

 

 

 

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد